وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم...
وقتی که دیگر رفت به انتظار آمدنش نشستم ...
وقتی دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم ...
وقتی او تمام شد من آغاز شدم ...
و چه سخت است تنها متولد شدن ...
مثل تنها زندگی کردن ...
مثل تنها مردن...
کاش در امتداد سکوتم؛ فریادهای عاشقانه ام را میشنیدی....
کاش در ورای لبخند م غم انگیز ترین نگاهم را میدیدی......
کاش باور کنی تا ابد در قلبم جای داری!
فقط کاش میدانستی که جز تو از خدا دیگر هیچ چیز نمی خواهم!
برایم کافیست بدانم هستی
بودنت برایم کافیست
نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را دیدم نگاهم کرد دل به او بستم ولی بعدها فهمیدم فقط نگاهم می کرد
.
.
.
.
دلت شاد