شاگردی از استادش پرسید:عشق چیست؟

استاد درجواب گفت:به گندم زاربرو وپرخوشه ترین شاخه رابیاور

اما درهنگام عبور ازگندم زار،به یاد داشته باش که نمی توانی

به عقب برگردی تاخوشه ای بچینی.شاگردبه گندم زار رفت و

پس ازمدتی طولانی برگشت.استاد پرسید:چه آوردی؟و شاگرد

باحسرت جواب داد:هیچ!هرچه جلوتر می رفتم،خوشه های پر

پشت ترمی دیدم و به امید پر پشت ترین ،تا انتهای گندم زار

رفتم.استاد گفت:عشق یعنی همین.

شاگردپرسید:پس ازدواج چیست؟استاد به سخن آمدکه:به

جنگل برو و بلندترین درخت دنیارا بیاوراما به یاد داشته باش که

باز هم نمی توانی به عقب برگردی.شاگرد رفت و پس از مدتی

کوتاهی بادرختی برگشت.استاد پرسیدکه شاگرد را چه شد و

او درجواب گفت:به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم

انتخاب کردم.ترسیدم که اگر جلوتر بروم باز هم دست خالی

برگردم.استاد باز گفت:ازدواج هم یعنی همین.

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریز و پی در پی

دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را..

(دکتر علی شریعتی)

 پسرکی دو خط موازی بر روی تخته سیاه کشید خط اول به دوم گفت ما می توانیم با هم زندگیه خوبی داشته باشیم....؟ دومی قلبش تپید و لرزان گفت بهترین زندگی.....؟ در همان زمان معلم فریاد زد دو خط موازی هیچ گاه به هم نمی رسند.......!!! و بچه ها تکرار کردند دو خط موازی هیچ گاه به هم نمی رسند ...!! مگر این که یکی برای دیگری خود را بشکند.... 

میخواهم بدانی تا ابد چشم انتظارت میمانم و به امید آن روز زنده ام که من برای تو و تو برای همیشه برای من باشی چه زود گذشت روزهای با هم بودنمان میخوام بدونی که یه نفر ...یه جایی همه رویاهاش لبخند توست و وقتی به تو فکر میکنه احساس میکنه که زندگی واقعا با ارزشه پس عزیز دلم هر وقتی احساس تنهایی کردی این حقیقت رو به خاطر بیار که یه نفر ...یه جایی در حال فکر کردن به توست الان صبح و شب همیشه به فکرتم... بدون تا لحظه ای که تو مال من نشی آروم و قرار ندارم ...

قول میدم .........

هر گاه گریه میکنم

تو را در اشکهایم می بینم

اشک

هایم را پاک میکنم تا کسی تو را نبیند.....

...........................................................

 وقتی بارونی چشمام تو کجایی؟ تک و تنها مونده دستام تو کجایی؟ وقتی پـرپـر می زنه این دل زارم ساکت و خاموش لبهام تو کجایی؟ وقتی بی تو نازنین بی همنشین و گوشه گیری تک وتنهام تو کجایی؟ وقتی بغض تو گلوم و گونه هام خیس یه نوازشگرو می خوام تــو کجایی؟ چشمای تو یه فانوس همیشه روشن وقتی سوت و کوره شبهام تو کجایی؟ وقتی من با هر نفس لحظه به لحظه تو رو عاشقونه می خوام تو کجایی؟

 .........................................................

): وقتی تو هستی همه چیز هست و وقتی نیستی هیچ نیست پس باش تا بودنت گرمی وجودم باشد و هیچ کم نباشم ، آنچنان گرم که گرمی وجودم تمام یخ های تنهایی مرا آب کند و خورشید به گرمای من حسادت کند و آنچنان سبز که بهار به بهانه سبز بودن من هرگز نیاید و تنها من باشم،؛ همیشه گرم همیشه سبز ،با تو ای بهترینم

 

همیشه اینقدر فرصت نیست که بشینیم روبه روی هم
من حرفایی که ته قلبم ته نشین شده رو بزنم و تو حرفای دلت رو....
نه همیشه اینقدر زمان نداریم
میدونم احتیاج به زمان داری احتیاج به فکر کردن.......
و من لابه لای افکار در هم تو در انتظار فردایی دوباره نشسته ام........
عزیزم انتظار چیز کمی نیست........
انتظار تنها یک کلمه ساده پنج حرفی نیست ........
حرفی نیست که بخواهی به شوخی به کسی تقدیمش کنی........
انتظار از ته دلت بالا میزنه و همه وجودتو میگیره..........
انتظار میتونه آروم آروم نابودت کنه............
و این همه انتظار برای شنیدن صدای کسی که دوسش داری شاید منطقی ترین قلبها رو زمین بزنه !
تو احتیاج داری فکر کنی و من احتیاج دارم که نفس بکشم در هوایی که آرامشش و از تو میگیره .............
مبیدونم خواسته کمی نیست............
ولی خواسته کسی که صادقانه تمام جلوه های تاروپودشو برای تو و فقط برای تو عیان کرده
من از تو چیزی بیشتر نمیخواهم...........
ولی من دقیقا همون چیزی رو میخواهم که توی دستهای تو وجود داره .....

                                                                                                              

   آرامش .

دیر هنگامی ست،در تاریکیها دستانت را جستجو میکنم حتی،

 روزنه ای نمی یابم از نور.

 گشتن، نیافتن،

تکرار،تکرار

صرف فعلی عبث!

تکرار، تکرار

گشتن،نیافتن، گم شدن

تکرار،

 تکرار.

برمی خیزم
بدون آنکه گذشته ای داشته باشم.
زندگی خواهم کرد
و
نسلی از من به جا نخواهد ماند.
همین!